سیاهپوش

اوووووووووووووووووووه خدای بزرگ بازم مثله سوء تفاهم !طفلک مانا؟ حالا می فهمم ..........

اه بابا از دسته این مردم دیگه نمی دونم باید شکایت به کی ببرم فارس و ترک و عجم و عرب و انگلیسی و ایتالیایی ............ همشون سر و ته یه کرباسن همشون با احساسهایی یگانه دیدگاههایی یگانه و افکاری یگانه تنها چیزی که اونها رو ازهم متمایز میکنه ذات اونهاست که اگه پاک باشه و بیشیله پیله نمی دونم شاید بشه بهش گفت متفاوت والا زبان و قومیت که بابا ول معطلیم چه فرقی داره که زبانه یه آدم به فرض مثال قاتل ترکی باشه یا فارسی یا اصلا یه مثال که به کسی هم بر نخوره چه فرقی می کنه کسی که خیلی خیلی آدم مثبت و خوبیه زبانش ترکی باشه یا فارسی یا اصلا انگلیسی   مهم اینه که اون آدم اونقدر خوبه که بودنش برای همه مهمه و یا اون آدم قاتل اونقدر مضرره که همه از دستش شاکین حالا چه فرقی می کنه اون انگلیسی حرف بزنه چه فارسی چه ترکی بابا چرا اینقدر بعضی از مسائلو کش میدیم چرا اینقدر دوست داریم به جای روح و ذاته آدمها فقط زبونه اونها رو ببینیم یا بعضا حرفهایی که موقع عصبانیت گفته و  سریعا بهره برداری کنیم تازه بعضی وقتها این بهره برداری باعث رنجش خودمون و عکس العملمون باعث رنجش طرفی که حرفی رو از سر بی تجربگی زده می شیم یکم بیخیال باشیم اینها همش از اونجا نشات میگیره که ما یواش یواش داره این کلمه زیبای گذشت یادمون میره داره یادمون می ره که از محبت خارها گل می شود یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داره یادمون میره که در عفو لذتی است که در انتقام نیست یعنی چی ؟ من می تونم صفحات پوسیده این جملات قصار رو که حسابی هم رنگ و روشون رفته رو ببینم . این کتاب این گنجینه سخنان که باید همه آویزه گوششون کنن نیاز به یکم توجه و تامق داره پس بیاید تا دیر نشده  این کتاب و از نو تایپ کنیم و بدیم صحافی و هر کدوم ازش یه نسخه بذاریم تو جیبه قلبمونو در مواقعی که داره  جملاتش یادمون می ره یه نگاه بهش بندازیم و با طرفی که بهمون بی احترامی ظلم و یا ناحق کرده  و حالا هم پشیمونه طبق دستورای  اون عمل کنیم اگه این کار و بکینم بهتون قول می دم دنیا رو می تونیم ما آدمها دو روزه گلستان کنیم .

حالا بذارید براتون یه ماجرا تعریف کنم :

چند روز پیش چند تا از دوستان اومده بودند منزلمون یکی از دوستان به شدت تعصبی بود و اصلا فارسی حرف نمی زد بحثه روزنامه ایران باز شد و هر کس نظرشو در مورد قومیت ها و ملیت ها گفت و باطبع منم نظرمو که در حمایت کامل از ترک زبانها بود ارائه دادم حالا سوای موارد دیگه خوب به هر حال من مهمونه این شهرم و باید احترامشو نو بیشتر از هر وقته دیگه ای نگه دارم خلاصه رفتیم سر کارمونو بعد شب که به اصراره من برا میل کردن شام برگشتیم منزل موقع ورود بچه ها گفتن خیلی گرمه و من رفتم سراغه پنجره گفتم ( من شخصا هیچ وقت پنجره رو باز نمی کنم چون می ترسم سوسک بیاد بعد با لحنه شوخی وار گفتم هر چند ما خودمون    همون که روزنامه ایران گفته پس دیگه باید از چی بترسیم ) نگو این حرفه من به خاطر خستگی شدید بچه ها به تریج قبا بر بخوره و بریزن تو دلشون. وقتی من از یکی از دوستای خیلی خوبم شنیدم که اونها بهشون اونقدر بر خورده در صورتی که حتی جمله منم یادشون نبود و فقط می گفتن یه چیزی گفتی که ناراحت شدن حالا درست نمی دونم چی خیلی ناراحت شدم و متاسف برای هممون تو کله سرزمین چرا که ما ها فقط یاد گرفتیم نکات منفی همدیگرو در بیاریم و بس .

برداشت 1: ولی ای کاش یاد بگیریم هر موقع از دسته کسی ناراحت میشیم همون لحظه بهش بگیم که من از این حرفتون ناراحت شدم اونطوری به طرف هم اجازه دادیم بدونه ما یکطرفه بریم به قاضی و حسابی از طرف دلخور بشیم از خودش و حرف یا کاری که کرده دفاع کنه اونطوری هم دوستیمون بیخودی خراب نمیشه هم اعصابمون رو بیخودی سر یه سوء تفاهم خورد نکردیم .  

برداشت 2: ای کاش یاد بگیریم که اگه از کسی دلخور شدیم پشتش صفحه نذاریم شاید اون طرف واقعا منظوری نداشته

برداشت 3: کلا فکرم بهم ریخته و خیلی ناراحتم انگار تمام روحیه ای رو که فکر می کردم بدست آوردم با این جملات از بین رفت ولی مهم نیست من که می دونم جملم چی بوده و اونها چی شنیدن حالا بمونه واسه .........

 

نظرات 6 + ارسال نظر
! سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:42 ب.ظ http://alldaytimes.blogsky.com/

۱- سلام
۲- الحمدالله
۳- به این دلیل که جون سالم به در بردی
۴- حال شما خوبه .. چه خبر واحوال؟
۵- چه خبر اون طرفا ... شهر در امنیت کامل به سر می بره
۶- پس دوباره الحمدالله
۷- مهمون؟؟؟
۸- حالا اگه آذری های عزیز رضایت بدن ... مثل اینکه شما کوتاه نمیای
۹- دیگه چه خبر
۱۰- این سر دبیر روزنامه ایرانو بیاریم اونجا و دارزش بزنیم رضایت می دی؟
۱۱- ببخشید که زیاد مزاحم می شم
۱۲- امری ... فرمایشی ...؟
۱۳ - در امان حق
۱۴ - خدا نگه دار تا بعد
۱۵ - !
۱۶- تموم شد دیگه .. چی هی شونزده و هیفده می نویسی

نوپا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

با سلام مجدد
خوب می نویسید دست به قلم خوبی هستید
موفق باشی
در باره تبادل لینک چطورید؟

ساسان سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.kaboose-tanhai.blogsky.com

سلام خوبین
ممنون از اینکه به وبلاگ من سر زدین
همیشه موفق باشی
باز هم پیش ما بیا

کاوه وکوروش سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:26 ب.ظ http://www.bitooo.blogfa.com

سلام ستاره جون خوبی دیدی زود زود میام نگی بی وفاست
ای عاشق در انتظار چه نشستی
در انتظار بادهای پاییزی ، بارانهای بهاری
برگهای زرد ویا شکوفه ای ارغوانی
در انتظار کدامی ، انتظار بیهوده ست
پنجره را باز کن جدار را بشکن
غبار را بشوی وخاطره ها را به خاطره ها بسپار
تا پایان ،پایانها مانده است
این است زندگی ، این است روزگار
ستاره مواظب باش دلواپستم نکن یه شب هوا ابری بشه تورو دیگه نبینم ..بخدا دق میکنم میفهمی ...د...ق...

پویا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:32 ب.ظ http://www.pesareshikamo.blogsky.com

اپم بیا

کاوه وکوروش پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:10 ق.ظ http://www.bitooo.blogfa.com

این که تو همیشه اینجایی
که درکم کنی و مرا بپذیری
وکمکم کنی در این دنیای آشفته
تاب بیاورم
سپاسگذارم ،ستاره جونم
اگر هر کس ، کسی مثل تو داشت
دنیا یک باغ پر آرامش می شد
بابا گفتم کلبه وحشت نه دیگه اونجوری
من فدات شم ...تور وکه هرگز فراموش نمی کنم بخصوص شبا
دوستتتتتتتتتتتتتدارم ۱۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹تا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد