ابراهیم گلستان: البته که می‏خواهم تماشاگر کار مرا بفهمد اما اگر نفهمید، این دلیل نمی‏شود که کار فهمیدنی نیست. اگر نفهمید، من باید به فهمیدن کمک کنم، نه آن که کار را عوض کنم.

و این شرح حال فیلم من بود هیچ کس حتی داور ها هم موضوع فیلم مرا نفهمیدند و من متاسفم برای فیلمی که دو جایزه برد و پوچ بود مثله تمام غرور بی خود کارگردانش . دلم می خواست داوران را دار می زدیم درست وسط میدان بزرگ شهر ولی آیا تماشاچیان لیاقت دیدن چنین صحنه ای را دارند ؟؟؟؟به هیچ عنوان مخاطبی که به عنوان یک هنرمند وارد سالن می شود غیر از دید زدن دخترها و چرت و پرت گفتن مگر کاره دیگری هم در سالن نمایش دارد مسلما همین داورها و فیلمها هم از سرشان جاریست . خلایق هر چه لایق

تاسف خوردم وقتی دیدم دوستانی که مدتهاست آثاره مزخرفشان را دیده و تحمل کرده ام اینگونه برای نمایش فیلم من نیامدند و در کمال بی شرمی گفتند نه ندیدیم خجالت می کشم از اینکه بگویم شما هم فیلمسازید نمی خواهم بگویم در کارتی که برای نظرسنجی به مخاطبان ارائه دادم داورانی که به فیلمم جایزه ندادند چه نوشتند ولی تنها می گویم آنها خود نیز متاسف بودند از اینکه مجبور به رد فیلمم شده بودند فیلمم فیلم کاملی نبود ولی هرچه بود ارزش آن را داشت که به جای ......... و .......... جایزه می گرفت . جالب اینجاست یکی از داوران برام نوشته کاش می گذاشتند . همین یک کلمه و بعد امضایی با نامی بزرگ . همین و همین

این لجبازی و سرسختی توست که موجب میشود تا به رغم همه ی مشکلات و نابسامانیها ،اسب سرکش خود را به سوی هدف برانی ، اراده ی قوی  که باشد  بسیاری از دشواریها تسلیم خواهند شد  اینم از فال امروز من