عاشق نوشتنم حتی موقعی که دارم باتو حرف می زنم دارم یه جورایی تو رو می نویسم گاهی اوقاتم خودمو برات می نویسم دلم می خواست یه کلبه داشتم که همه رویاها رو می بردم توشو بعد یه مهمونی می گرفتم واسه کله مردم دنیا حتی سیاره های دیگه تا بیان و برای یک شب هم که شده با رویاهاشون زندگی کنن واسه خودم هم
یه قلم یه ورق بس بود تا
یه کنج تنها بشینم بنویسم و
از ذهن هیچ کسم نگذرم
دلم می خواست هیچ کس صدام نمی کرد
هیچ کس باهام کاری نداشت
تا می تونستم فقط و فقط بنویسم ......
ادامه...
سلام به کسی که وبلاگه شو ناکار کرده ای ایستاده با وب ای رانندهء بی گواهینامه ...مواظب خودت باش ...به امید روزهای بهتر برای همه ...منم واقعادلم یه دوست میخواد... ولی هرچی میگرد م نا امیدتر میشم ...ممکنه مشکل از خودم باشه....به این میگن امداد غیبی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
هر دیو لاخ را از پیش راه خلق نمی شد کنار زد ...?
امشب ز شراب شوق او مستم باز
ساقی ندهی پیاله در دستم باز
دیگر به چه رو به خواب بینم رویش
کز دوری او نمردم و هستم باز
سلام به کسی که وبلاگه شو ناکار کرده
ای ایستاده با وب ای رانندهء بی گواهینامه ...مواظب خودت باش ...به امید روزهای بهتر برای همه ...منم واقعادلم یه دوست میخواد... ولی هرچی میگرد م نا امیدتر میشم ...ممکنه مشکل از خودم باشه....به این میگن امداد غیبی