آهای خبر نداری تنهائی داره میمیره
دلم برای تنهائی می سوزد
چرا هیچ کس او را دوست ندارد
مگر او چه گناهی کرده که تنها شده
جرم تنهایی چیست که هیچ کس او را نمی خواهد
دیشب تنهایی از اطاقم گذشت
دنبالش دویدم
ولی او رفته بود تنهای تنها
نیمه شب او را مرده کنار حوض خانه پیدا کردم
از گریه چشمانش قرمز قرمز بود
برایش گریستم آخر او از تنهائی مرده بود
تنهائی مرد و من تنهاتر شدم
چه ساده و کودکانه می ترسید از دختری که چهره اش خسته بود هر بار او را نگاه می کرد اول صورتش را جمع می کرد بعد هم می زد زیر گریه مادرش با حوصله آرامش می کرد دختر بی تفاوت ایستاده بود و من در کنارشان نشسته بودم .
بچگی حمید رضا بغل مادرش نشسته بود نمی دانم چرا نگاهش که می کردم یاد حمید رضا می افتادم موهایی خرمایی و به قولی کاکلی و لطیف چشمانی شیطان و در عین حال مظلوم و پر از اشک و دست و پایی کوچک در تمام مدت تلاش می کرد انگشتانم را بین دستانش نگه دارد نمی دانم چرا ؟
دیگر خسته شده بود دستانه کوچکش را به چشمانش می کشید و کمی بعد شروع به هق هق کرد مادرش می گفت : عصبانی شدی گشنته شیطون خوابتم که می یاد .
از فضولی اسمش را پرسیدم ولی حیف نیما بود .
مگه چی می خوایم جز یه لقمه ستاره
چگونه می توانم این لحظه ها و ثانیه های پر از رنج و درد را برایت توصیف کنم مگر می شود گفت مگر می شود توصیف کرد شاید خودت عنکبوتی دیگری و شاید یک طعمه از جانب عنکبوت مگر می شود برای عنکبوت درد خورده شدن را فهماند . باورم نمی شود دلم نمی خواهد بزرگ شوم دلم می خواست هنوز کوچک بودم نمی توانم تصور کنم که بزرگ شده ام نه به خاطر سن و سال و چین و چروک صورت ! نه هرگز این ظواهر برایم مهم نخواهد بود تصور اینکه عنکبوت تارش را خیلی بزرگ بزرگ تر از آنی که فکرش را کنی سر راهم تنیده و من هر لحظه و هر ثانیه به آن نزدیکتر می شوم فکر نابودی قبل از خورده شدن را در من تقویت می کند چه تقدیری شوم و بی رحم و بی وجدان و خداوندی که روزی ۱۷ بار سر سجده به ذاته پاکش فرود می آورم چه بی رحمانه فقط نظاره گر است و من ایمانم هر روز کم رنگ و کم رنگ تر خواهد شد و در اخر در چنگال عنکبوت بیرحم.
بی خدا خورده خواهم شد .
نه نه هرگز چنین تقدیری شایسته من نیست پس چه باید کرد هیچ کس نمی داند دلم می خواست کسی می پرسید ؟
دلم دارد می میرد و دیگران جز یک لقمه ستاره چیزه دیگری نمی خواهند و بعد از مرگ دلم دیگر انسان نخواهم بود .
نمی دانم نمی دانم نمی دانم چه کرده ام که تقدیرم این چنین چون چماقی بر سرم شده و مهربانی برایش مفهمومی ندارد . نمی نویسم خسته ام چون نیستم آری دیگر خسته نیستم آخر شکسته ام له شده ام خورد شده ام و تکه های وجودم را به یغما برده اند آنانی که برای پیشرفتشان از دیگران تغذیه می کنند و من هنوز همانم که بوده ام آه چه تقدیره شومو بی رحمی .
بگذارید یک بار دیگر خودم را بسازم هنوز لیاقت نوشتن در من نیست بگذارید از خودم نگویم . نگویم که چه خواهم شد . بگذارید نگویم که چه بر من گذشته زیرا گذشته ها گذشته است بگذارید نگویم که سرانجامم مرگ مطلوبی نیست .
تمام تار و پود وجودم را اندوه گرفته است و خنده ام دهن کجی به مرگ است . دیگر هیچ آرزویی ندارم حتی اگر شاهزاده ای از ابرها بیاید با او نخواهم رفت تمام آرزوهایم درون حبابی ترکید و زیر پاهای عنکبوت لگد مال شد و از بین رفت .
حامی نوشته بود :
http://www.bazdam.persianblog.com/
من از مردن نمی ترسم
که هر چی باشه یکباره
هراس از زندگی دارم
که دردش پر ز تکرار
حس خاموشی عجیبی دارم . بگذارید ستاره برای مدتی خاموش بماند و اگر زنده ماند باز برایتان ستاره خواهد آورد .
اگر سوءسوء نوری زد از شدته درد جراحاته قلبش است که با نوشتن آرام می شود پس برای اینکه ستاره کاملا نابود نشود در این مدت فقط ادامه داستان را خواهد نوشت آخر ستاره باید بماند تا روزی که حتی یک نفر به نورش نیازمند باشد باید بتابد .پس اگر روزی به یادت آمدم بیا و ادامه داستانم را بخوان و یا شعری که شاید خودم گفته باشم .
کسی چه می داند شاید روزی از خودم برایت نوشتم .
فراموشم کنی پر پر میشم من
گل لاله توی صحرا می شم
یا شاید زیر بارون های بی رحم
آره جونم بازم پر پر می شم من
و من الله توفیق
چه وبلاگ قشنگی دارید....
الان کامل می خونمش.............
مرسی که به من هم سر زدید/////////
ممنون که بهم سر زدی ستاره................
دل توهميشه زنده باقی می مونه.......
به نظر من هم اصلا سنگدل نيستی!
سلام ستاره نورانی من / مهربون ترین ستاره / نور امید / تو خوبی / پایداری / طفلک تنهائی / منم تنهام اما نمیدونم چرا زندهام / منم از مرگ نمیترسم / میدونم جهنمی هستم دیر یا زود ؟ / زودتر بهتر لااقل کمتر گناه میکنم / منتظر بقیه داستانت و مخصوصا داستان خودت عزیزم
من به روزم / دیدی بهت سر زدم اگه وقتی آپ میکنی بهم بگی زودتر بهت سر میزنم
قربانت
شبنم
برکه
سلام!متن زیبایی بود!شاد باشی
حمید رضا تا حالا نیومدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا که ! نیلوفر مثلا دیروز قرار بود بیای هااااااااااااااااااااااااااااا وای به حاله جفتتون
د بیا! بازززززززززززززز چی شد! این که دوباره قاط زده!هان ن ن ن ن ن ن ؟!!!چی شد باز؟بذار دقت کنم ببینیم...کی عنکبوته؟نابودی؟دلت داره می میره؟یعنی چی اینها؟!لیاقت نوشتن کیلو چنده؟ چی شده گلم؟چی اذیتت می کنه اینجوری؟!چیه که مثل خوره رو اعصاب و روانته و افتاده به جونت؟!
من این طرز نوشتن رو خوب می شناسم...
میدونم وقتی که به مرحله ی انفجار می رسی این جوری می نویسی....مثل خودم..
نمیدونم چیه...اما...اگر صورت حساب های قدیمیه...پاکشون کن به طور کل!فکر کن الزایمر مزمن گرفتی....فراموش کن!..مثل من..
اگرنه!مربوط به امروز و حاله...سعی کن راه حلشو پیدا کنی...به هر نحو ممکن...و اگر دلتنگی یه ردش کن بره پیه کارش!...و اگر خدای نکرده مشکل غیر قابل حله( که جز یه مورد بیشتر نیست! تو دنیا!) صبر کن و ادای ادم های قوی رو در بیار! بازم مثل من!
شب باشه یا نباشه...صبح بشه یا نشه...ستاره؛ستاره است...نور می پاشه...هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه بگه خداحافظ ستاره....چرا که همیشه صبحی و بعد از اون شبی در کاره و باز ستاره ای نور افشان! لپتو بده من ماچ کنم! اینقدر غصه الکی نخور جیگمل نیلوووووووووووووووووو....
می گذره این دلخوری ها به خدا میگذره...
سلام
در مورد مسابقه - جایزه چی میدی ؟ از بند پ میشه استفاده کرد ( پارتی بازی )
جواب : با آدم مثل کف دست باشه - خالی نبنده - خوب باشه خوب خوب خوب ...
شاد باشی نوشتتم save کردم بخونم
یا هووووووووووووو
سلام به نظر من باید کهکشان بود تا ستاره را در دامانت پرورش دهی
به من یه سر بزن ......بای....
آینده از آن کسانی است که امروز تجارت الکترونیک را جدی بگیرند.آینده از آن کسانی است که امروز تجارت الکترونیک را جدی بگیرند.
سلام دوست عزیز ما برای کسب درآمد از اینترنت محیطی شفاف و ساده برایتان مهیا نموده ایم .....خسته نباشین ...مطالب جالب و جدیدی رو در مورد تنها راه(( قانونی ))کسب درآمد از اینترنت در (ایران ) توسط یک سایت فرهنگی و3شرکت بزرگ ایرانی باحمایت کلیه بانکهای سیستم طرح شتاب..... که موفق به راه اندازی سیستم بازاریابی شبکه ای جالبی شده اند....و شمامیتوانید از هر نظر به آن اطمینان داشته باشید ...را نوشته ام......
حال این امکان برای شما فراهم شده ، آن هم از طریق یک مشارکت عادلانه و در داخل ایران عزیز.. من به شما عزیزان توصیه می کنم مطالب وبلاگم را تا به آخر با دقت مطالعه نمایید.واز مزایای بی نظیر آن برخوردار شوید...
ارسال رایگان کلیه محصولات فعلی سایت برای همه اعضای ویژه ....
5 تا 15 درصد تخفیف در محصولات داخلی سایت(کتاب، سی دی و کارت اینترنت و کارت تلفن).
10 تا 20 درصد تخفیف در فروش کتب خارجی با دلار 220 تومان
ارائه یک آریا کارت بنام شما با اعتبار یک ساله(قابل تمدید برای سالهای متوالی)، به عنوان یک کارت اعتباری داخلی با استانداردهای بین المللی
ارائه مستر کارت به اعضا در آینده ای نزدیک و..............
امکان کسب درامدی بسیار عالی و بی نظیر برای شما تا سقف .....
فرصتهای مناسب در زندگی به ندرت پیش میایند.....شانسی که شاید دیگر سراغ شما نیاید!!!!!! با بهترین آرزوها...
http://www.kimiya-money.blogfa.com
سلام. قشنگ نوشتی.
ولی بعضی وقتا این تنهایی خیلی خوبه
به من هم سر بزن.
قالب خواستی در خدمتم
خوش باشی و سلامت
یا حق
سلام.وقتی نوشته های شادت رو درباره ی رفتنت به عروسی خوندم ٬نظرم یه جورایی در باره ی تو عوض شد.خوندن هدیه ی احمدیه و از خدا حرف زدن.از قرآن حرف زدن.رقص توی عروسی و .... البته تو توی این عروسی رقص نکردی ولی معلومه که قبلا ...
ما به حرف خدا گوش نمیدیم و انتظار کمک از خدا رو داریم.آخه این چه جور دوست داشتنه؟وقتی هم کم میاریم سعی می کنیم به جای فکر کردن ٬رفتارمون رو توجیه کنیم.
هر کی یه برداشتی از دین داره.همه مردم یه پا مجتهد هستن.
چه کشور خو بی با این همه علمای دینی.
باز هم نوشته هات رو می خونم.وقتی به وبلاگم سر میزنی یه چیزی بنویس تا بدونم به من سر زدی.
همیشه با یاد خدا شاد باشی اکتیو جون.
مرسی که همیشه بهم سر می زنی ولی همونطور که قبلا هم در جوابت نوشتم ولی تو نخوندیش من فکر می کنم تو ............. اصلا وادار می شس یری بخونی .
گلم ایمیلت نرسید ها...گفته باشم! تو کفم! دوباره بفرست عسلک!( اقا چه حالی می ده کله ظهر با صدای این ستی از خواا پا شی)!
لینک شما گذاشته شد. با تشکر و آرزوی موفقیت
سلام به تنها ترین ستاره ی سخن گوی دنیا
به نظر من تنها بودن خیلی بهتر از اینکه آدم با یه بی وفا یا با خاطره ی یه نفر عمرشو طی کنه ....
باعث افتخارم میشه که یه نویسنده بهم سر بزنه .....
سلام دوسته خوبم هر چه می کنم نمی تونم بیام تو وبلاگت منو ببخش
من میدونم که ستاره هنوز داره سو سو میکنه چون من دنبال نورش رو گرفتم و رسیدم به اینجا . ستاره توی عشق غبار گرفته اش دنبال یه دوست نمی گرده شاید یه مسافر کوچولوی دیگه که دوست داره قصه اون رو بشنوه . بهش سر بزن اونم تنهاست .
سلام عروسکم بابا چه عجب گلم تو برگشتی و تازه چه عجب تر به من سر زدی گلم خوشحالم که بازم اومدی راستی من بیشتر از ۶ بار به مسافر کوچولو سر زدم ولی اون انگار فقط راضیه با گله سرخه خودش دوست باشه من که خاطرشو خیلی می خوام ولی چشم جون عروسکه ماهم می گه بازم چشم یه بار که کمه ۱۰۰ باره دیگه هم می رم که تنها نمونه .فدات شم مرسی که فراموشم نکردی .
دهه ! خوب وبلاگهاتون باز نمیشه ! من چیکار کنم !!!!
وای ! واقعا شبیه حمیدرضا بود !؟!؟؟!؟!؟!؟!؟! چه با مزه ! :دی
خواهش میکنم ! از ستاره خواهش می کنم بمونه ! خواهش می کنم نورش رو قطع نکنه ... خواهش می کنم ...
اهای خانومه! اپ کن دیگه! دهه!
سلام
وبلاگت متفاوته . این حداقل جای شکر داره! نه همشون ولی ۲ تا پستتو خوندم...
به من سر بزنی خوشحال میشم.
در ضمن تبادل لینک میکنین؟
ما جز ستاره کمی عشق میخواهیم...که ببینیم و اشک ریزیم درد عزیزی را...!ما محرومیم!
واااااااااااااااای تورو خدا ستاره جان یه کم اون نظر خواهیتو پر رنگ کن !! ۶ ساعت دارم دنبال نظر خواهی میگردم :دی ... پیش منم بیا. :))
بچه ها به جونه خودم هر کاری می کنم نمی تونم بیام تو وبلاگاتون همش ویندوزم بلوکه می شه می بخشید ولی به محضه حله مشکل جبران می کنم تموم نیومدنهامو .
سلام ستاره جان خوبی
وبلاگ خوبی داری خوشحال می شم به من هم سر بزنی
سلام
وبلاگت قشنگه.....
در ضمن اگه متن شاد میخواهی یه سر به من بزن...
بد نیست.
فعلا...
سلام ستاره درخشان وبلاگها
در صورت امکان قبل از ۱۰ یا بعد از ۱:۰۰تماس بگیر
از بابت دیروز متشکرم
سلام
خوبی؟
به غایت زیبا بود. خیلی عالی بود.
ممنون که پیشم اومدی.
موفق باشی.
بازم اونطرفها بیا.
شاهد
سلام
بلاگ قشنگی داری ...
اولین بار بود که اینجا میومدم
حتما بازم میام
سری به من بزنی خوشحال میشم
سلا م همسایه وبلاگ پر ستاره ای داری
سعی می کنم تمام مطا لب و بلا گت رو بخو نم
سلام ستاره جون
خوب من آدرس سایت رو نمی دونم که ثبت نام کنم برام آدرس رو بگو
خوب موفق باشی و بازم سر بزن ممنون میشم
ستاره؟ابجیه من؟چرا نمی ای؟ چرا نمی نویسی؟ چرا وبم نمی ای؟ چرا زنگ نمی زنی؟دله من تنگ نمی شه؟ من دل ندارم؟ دلم به درک؟(اهای خبر نداری؟دلم داره می میره؟؟!)...ستاره؟به خدا من ۲ ۳ ساعت بیشتر نمی خوابم...خواستی برنامه ی خواب منو از حمیدرضا بپرس...خنده ات می گیره...
ستی؟ستی جونم؟اون چیز های بد بد چی بود تو وبه حمیدرضا نوشتی؟یعنی چی؟ستی من نگرانتم....تو چته؟
روم هم نمیشه بپرسم عینه ادم....پیشم هم که نیستی خواهری که بیام پیشت....پس چیکا کنم...؟
من اندازه ی اون دوستات نیستم که بهم بگی چته؟شاید منم دلک خواست یه سری به معنای تاسف برات تکون بدم؟...اونقدرم نیستم؟...
(پی نوشت):تو غلط می کنی ؛بی خود می کنی از خدا بی خبر و نترس بشی!الله اکبر! فحش می دم ها!
واسه من می خواد خودش رو بکشه!
اخه جووووووووووووووجه! برو عوض این حرف ها جیک جیک کن! اگه یک دهم مشکلات منو داشتی اتوماتیک وار می مردی عوض اینکه واسه این و اون تو وبت از امید و شادی بنویسی!د بابا! ادم که نمی تونه همه چیز ذرو بیاد تو این خرای شده ی اشغال بنویسه تا همه بفهمن!!!!!
گلم غصه نخور دیگه...چته اخه؟...اه اعصابم بهم ریخت! خدافظ!بهم خواستی بزنگ.
اوه بابا چه خبره اینجا
سلام ستاره جان . متن قشنگی بود . من برای بار اوله که وبلاگت رو دیدم . دلم نیومد نظر نداده برم . واقعا قشنگ و با احساس نشوتی . موفق باشی / دوست داشتی پیش ما هم بیا / قربانت / سهیل از وبلاگ گروهی دوست دارم
حالا هی بیا بزن تو سر ما !
هی بیا بگو کله پاچه !
هی قهر کن !
آخه من چیکار کنم از دست تو !
ستاره ... بیا پیش من دوباره ... (من ستاره میخوام !)